اگر فکر میکنید که این نوشته در مورد کسانی است که کارشون بهرهبرداری از ضعف سیستمهای امنیتی است، باید بگم که نه! این نوشته در مورد افرادی است که کارشون «ساختن» و جابجایی مرزهای ناممکنها است.
هکر کسی است که از حل خلاقانه چالشها و مسالههای فکری و همینطور از دور زدن محدودیتهای سیستمهای برنامهنویسی لذت میبرد. هکرها بازیگوشانه به اکتشاف میپردازند. در واقع هکرها به صورت جدی بازیگوش هستند و بازیگوشی را جدی میگیرند.
هکرها از اینکه ساعتها در سیستمهای برنامهنویسی عمیق شوند لذت میبرند و دوست دارند بدانند که جزء جزء سیستم چگونه کار میکند. در مقابل این رفتار هکرها کسانی قرار دارند که تنها همان مقدار یادمیگیرند که کارشان راه بیافتد.
ویژگیهای هکرها نه با عملی که انجام میدهند (برنامهنویسی) بلکه با روشی و فرهنگی که آن کار را انجام میدهند شناخته میشود. پل گراهام در مورد هکر ها اینگونه میگوید:
تصور مردم و رسانهها از کلمه «هکر» فردی است که سیستم امنیتی کامپیوترها را میشکند، در حالی که در میان برنامهنویسها «هکر» به برنامهنویس خوب گفته میشود. در واقع در دنیای برنامهنویسها هکر کسی است که میتواند کامپیوتر را وادار به کاری کند که قصدش را دارد، چه کامپیوتر بخواهد چه نخواهد!
در ضمن کلمه «هک» خود نیز به دو معناست. معنی اول نوعی توهین محسوب میشود که به معنی انجام دادن کاری است اما به زشتی (مثلن چسب کردن والکمن روی دوچرخه). معنای دوم تعریف محسوب میشود به معنای انجام هوشمندانه کاری که سیستم یا وضعیت فعلی رو متحول میکنه. که البته به دلیل اینکه همواره تعداد راهحلهای زشت از راهحلهای هوشمندانه بیشتر هست، استفاده از معنی اول در مورد کارهای افراد بیشتر رواج دارد. اما حتا این دو معنی «هک» هم به هم ربط دارند. در هر حالت، هکر قانونهایی که پیش فرض افراد هست را میشکند و این شکستن می تواند به یکی از روشهای زشت یا هوشمندانه باشد
نکته مهم در این تعریف از هک «راضی نبودن از وضعیت فعلی» است که یکی از ویژگیهای اصلی هکرها است.
ریچارد استالمن در مورد هکرها اینگونه میگوید:
ویژگی مشترک هکرها عشق آنها به برنامه نویسی و تعالی است. آنها میخواهند برنامهای که ساختهاند به بهترین شکل ممکن کار کند. آنها میخواهند برنامههایشان کارهای جالبی انجام دهند. آنها میخواهند کاری را هیجانانگیزتر از آنچه دیگران تصورش را میکنند انجام دهند و به آنها بگویند: «ببین چقدر چیزی که ساختم فوقالعاده است! حتم دارم که باورت نمیشه که همچین چیزی امکان داره.»
هکرها با این تعریفها و فرهنگ خود را از «کِرَکر»ها یا cracker ها یعنی افرادی که رسانهها و تصور عمومی آنها را «هکر» مینامد و کار اصلی آنها بهرهبرداری از ضعف سیستمهای امنیتی است جدا میدانند (این کِرَکر ها شامل هر دو گروه بد و خوب آنها یعنی هکرهای کلاه سفید و کلاه مشکی میشوند).
از سالهای ۱۹۶۰ استفاده از کلمه هکر برای برنامهنویسها رایج شد و گروههای مختلف هکرها بدون اینکه از وجود هم با خبر باشند تشکیل شدند. بعد از ایجاد شبکههای کامپیوتری این گروهها متوجه شدند که هدفهای یکسانی را دنبال میکنند.
با توجه به این اهداف هیچ جای تعجب ندارد که اصول و ارزشهای نرمافزار آزاد برگرفته از نگرش هکرها است. Steven Levy در کتابش نگرش هکرها را این گونه میشمارد:
همانطور که از حرفهای بالا میتوان برداشت کرد این تعریف از هک میتواند در سایر رشتههای خارج از برنامهنویسی هم کاربرد داشته باشد و دارد.
به نظرم با این اوصاف هکر ها به بهشت نمیروند بلکه آنها هماکنون در بهشت زندگی میکنند.
آرش هستم، آرش میلانی، هـکر و نینجای خوشحالسازی و عاشق کوه و دشت و هرگونه ادونچر و عضوی از تیم هیجان انگیز نارمند.
در مورد توسعه وب، برنامهنویسی، بهبود روند انجام کارها، طراحی برای تجربهکاربری بهتر و هر اونچه که برای یک هـکر میتونه مهم باشه مینویسم.
به هر دلیلی میتونین به آدرس me[at]arashmilani.com ایمیل بفرستین.
راستی میتونم به محض انتشار مطلبی جدید، از طریق ایمیل شما رو خبردار کنم.
کافی است ایمیلی با عنوان «نینجا من رو از نوشتههات خبر دار کن» یا شبیه اون برام بفرستین. به هر حال خودم قرار هست جوابش رو بدم نه یه برنامه کامپیوتری یا روبوت :)
نظرات خوانندگان این نوشته
خیلی باحال نوشتی...
واقعا لذت بردم... موفق باشی...
دیدم باز تر شد :)
اگرم چیزه جذابی در مورد هک و برنامه نویسی ( از همین قبیل مطالب که الان گذاشتین) بود ، لطفا به ایمیلم بفرستید
کلا از دیتا بیس گرفته تا طراحی یو ای رو هم به اندازه ای که کارم راه بیفته بلدم.
ما رو که هکر نمی گن نمیدونم چی میگن ولی تو توصیف میگن انسان های با وسعت دریا اما به عمق یک وجب
نظری در این مورد دارید؟ خوشحال میشم اون رو برام ارسال کنید