انسان غارنشین ما صبح که بیدار میشه میدونه که باید سریع آماده بشه برای شکار. وسایل شکار دستسازش رو برمیداره، از همسرش خداحافظی میکنه تا بره شانسِ امروزش رو امتحان کنه. خوب میدونه که برای شکار فقط تا رفتن این حجم بزرگ نورانی بالای سرش به پشت کوهها فرصت داره. از اینکه هر روز باید این کار رو تکرار کنه کمی خسته است. اولش عضلاتش یاری نمیدن. زانوهاش سنگین هست و انگار کسی از پشت داره پاهاش رو میکشه ولی بعد از مدتی راه رفتن آسونتر میشه و چشاش دوردستها رو بهتر میبینه. امروز روز شانسش هست و یه شکار خوب گیرش میاد و اون میتونه با دست پر به غارش برگرده. همسرش از اینکه میتونه غذایی با شکارشون درست کنه خوشحال هست و فرزندانششون خوشحالتر که امروز میتونن چیزی بخورن. حالا پاسی از شب گذشته و همه آمادهی خواب میشن. انسان غارنشین همینطور که دراز کشیده نگران فرداست که آیا باز هم مثل امروز شانس میاره یا اینکه بدون غذا به پیش همسر و فرزندانش برمیگرده …
من قصد دارم که کتاب The Mom Test رو ترجمه کنم. اما نمیخوام این کار رو به تنهایی انجام بدم و به جاش میخوام این کار رو با کمک تمام کسانی که داوطلب هستند و توان ترجمه متون انگلیسی دارن انجام بدم. …
تو یک ماه گذشته دو بسته پستی از دو دوست نادیده برام رسید که حاوی چند کتاب و نامهای دستنوشته بودند. این نوشته در مورد داستان این نامه و کتابهاست و توش توضیح دادم که چرا این دو بسته برام خیلی ارزشمند هستن. …
عصر امروز با دوستی در مورد افراد موجود در اکوسیستم استارتاپی تبریز صحبت میکردیم. صحبت به جایی رسید که یهو برگشتم و گفتم «گاهی وقتها تحمل کردن بعضی از رویکردها و افراد خیلی سخت میشه». و حالا که چند ساعت از رفتن اون دوست میگذره و کمی آرومتر شدم حس میکنم حرفی که زدم از روی خستگی این روزهام هست. در این نوشته سعی کردم توضیح بدم که تحمل کردن کافی نیست، باید نیازمون رو به بودن افراد متفاوت در اکوسیستم استارتاپی شهرمون درونی کنیم. …
مردی در کنار ساحل دورافتادهای قدم میزد. مردی را در فاصله دور می بیند که مدام خم میشود و چیزی را از روی زمین بر میدارد و توی اقیانوس پرت میکند. نزدیکتر میشود، میبیند مردی بومی صدفهایی را که به ساحل میافتد در آب میاندازد.
- صبح بخیر رفیق، خیلی دلم میخواهد بدانم چه میکنی؟
- این صدفها را در داخل اقیانوس میاندازم. الآن موقع مد دریاست و این صدفها را به ساحل دریا آورده و اگر آنها را توی آب نیندازم از کمبود اکسیژن خواهند مرد.
- دوست من! حرف تو را میفهمم ولی در این ساحل هزاران صدف این شکلی وجود دارد. تو که نمیتوانی آنها را به آب برگردانی خیلی زیاد هستند و تازه همین یک ساحل نیست. نمی بینی کار تو هیچ فرقی در اوضاع ایجاد نمیکند؟
مرد بومی لبخندی زد و خم شد و دوباره صدفی برداشت و به داخل دریا انداخت و گفت: «برای این یکی اوضاع فرق کرد.» …
تو دهکدهای مردی زندگی میکرد که یه اسب داشت. یکی از این روزها از خواب بیدار میشه و متوجه میشه اسبش فرار کرده. اهل ده به سراغش میان و بهش میگن که «متاسفیم که اسبت فرار کرده، حتمن الان خیلی ناراحتی، نه؟»
اون مرد بهشون میگه «ببینیم چی میشه» …
من به این موضوع اعتقاد دارم که متخصصین خوبی در کشورمون و در تک تک شهرهامون داریم. اغلب این متخصصها آدم های فعالی هستند و می دونند که در حوزه طراحی UX منابعی خوبی وجود دارن که میشه ازشون استفاده کرد. ولی با این همه دانش فنی، اغلب محصولاتی که در ایران تولید می کنیم از لحاظ تجربه کاربری چنگی به دل نمیزنه و با نمونه های جهانی فاصله خیلی زیادی داره. به نظرم ما علاوه براینکه باید هر روز دانش فنی مون رو بالا ببریم به نوعی انگیزش درونی هم نیاز داریم. در این متن در مورد این نوع انگیزش صحبت کردم …
این مطلب در مورد اهمیت خواب برای کسانی هست که قسمت اعظم کارشون شامل کار فکری و طراحی میشه و اینکه چیکار میشه کرد تا کیفیت خوابمون رو بهتر کنیم …
شش ماه از شروع چالش طراحی سرویس من میگذره؛ شش ماهی که قرار بود که طی اون من سرویس تحت وبی طراحی کنم که بتونه ۵ میلیون تومان درآمد ماهانه داشته باشه و قرار گذاشتم که به صورت مرتب و شفاف در مورد روند انجام کارها در بلاگ خودم بنویسم. این نوشته دو بخش داره. بخش اول اون مربوط میشه به گزارش من در مورد ادامه مشاهدات و تجربیات من در راه ارایه سرویسی آنلاین به عنوان راهحلی برای بهبود یادگیری نیروی متخصص برنامهنویس. بخش دوم اون مربوط میشه به نتیچه چالش طراحی سرویس در شش ماه و تصمیم من در این مورد ادامه این روند. …
متن این نوشته رو آیدا مویدزاده عزیز در مورد اتفاقی که به هنگام یک سفر مشترک برامون پیش اومد نوشته. اتفاقی که به من یادآوری کرد که کارهای کوچیک ما چقدر میتونن تاثیر بزرگی داشته باشند …
آرش هستم، آرش میلانی، هـکر و نینجای خوشحالسازی و عاشق کوه و دشت و هرگونه ادونچر و عضوی از تیم هیجان انگیز نارمند.
در مورد توسعه وب، برنامهنویسی، بهبود روند انجام کارها، طراحی برای تجربهکاربری بهتر و هر اونچه که برای یک هـکر میتونه مهم باشه مینویسم.
به هر دلیلی میتونین به آدرس me[at]arashmilani.com ایمیل بفرستین.
راستی میتونم به محض انتشار مطلبی جدید، از طریق ایمیل شما رو خبردار کنم.
کافی است ایمیلی با عنوان «نینجا من رو از نوشتههات خبر دار کن» یا شبیه اون برام بفرستین. به هر حال خودم قرار هست جوابش رو بدم نه یه برنامه کامپیوتری یا روبوت :)