در این مطب سعی کردم تا تعدادی از سوالاتی که در ذهن افراد مختلف که از بیرون ماجرا و یا اینکه از داخل گود به رویداد استارتاپ ویکند نگاه میکنند، وجود دارد رو پاسخ بدم. شاید بپرسید چقدر پاسخهای من در مورد این رویداد میتونه معتبر باشه؟ من عضوِ تیم برگزاری استارتاپ ویکند تبریز بودم و در سال ۹۲ سعی کردم به عنوان مربی شش رویداد در ایران، هرآنچه که در زمینه طراحی، کارتیمی و کارآفرینی یادگرفتم رو به بقیه انتقال بدم. البته همیشه گفتم و تکرار می کنم که من هیچ ادعایی در زمینه کارآفرینی ندارم و هنوز خودم رو دانشجوی تمام وقت این حوزه میدونم. با توجه به این پیشزمینه، جوابهایی که خواهم داد از روی تجربه و مشاهدات مستقیم خواهند بود و نه از روی تصورات خودم از این رویداد. شما نیز اگر سوالی در مورد این رویداد دارین میتونید به ایمیل me[at]arashmilani[dot]com ارسال کنین تا به اونها جواب بدم. در ضمن سوالهای زیر ترتیب خاصی ندارند.
من به صورت مستقیم در جریان برگزاری استارتاپ ویکند تبریز و مسائل مالی اون بودم و به صورت دقیق می تونم بگم این رویداد تنها ۲۵ دلار سود مالی داشت. البته اگر اسم این مبلغ رو بتونیم سود بذاریم. در ضمن می دونم که بسیاری دیگه از رویدادها، نه تنها سودی نکردن بلکه برگزارکنندهها پولی از جیب خودشون برای برگزاری رویداد در شهرشون خرج کردن.
درضمن حتا در صورت وجود سود مالی طبق قوانین اجرایی این رویداد بایستی ۵۰٪ از این سود به بنیاد جهانی استارتاپ ویکند انتقال داده بشه و ۵۰٪ بقیه اون در نزد برگزارکننده امانت باقی می مونه تا کمکی باشه برای برگزاری رویداد بعدی در همون شهر یا شهرهای اطراف اون. پس در نتیجه امکان استفاده شخصی از سود مالی رویداد برای کسی وجود نداره.
اگه بخوام از هدف خودم در مورد برگزاری استارتاپ ویکند تبریز براتون بگم، که باور دارم هدف بسیاری از برگزارکنندههای استارتاپ ویکندها هم است، دوست داشتم نزدیک به صد نفر در شهر تبریز با مفاهیم اولیه استارتاپها و نحوه شکلگیری اونها در دنیای واقعی آشنا بشن. به امید اینکه روزی این آموزهها به کمک شرکت کنندهها بیان و اونها بتونن با استفاده از تجربهی عملیای که در استارتاپ ویکند بدست میارن، در راهاندازی استارتاپ خودشون موفقتر عمل کنن. به طور کلی هدف برگزارکنندهها کمک داوطلبانه و عامالمنفعه به اکوسیستم استارتاپی شهر و کشور خودشون هست.
این
سوالی هست که اولین بار سعید چوبانی به صورت عمومی مطرح کرد. من تا حد بسیاری با
گفته سعید موافق هستم. کشورهایی همانند آمریکا دارای هزاران فعال در زمینه استارتاپها
هستند و این رشد غیرطبیعی نیست. در حالی که در ایران استارتاپهای زیادی رو نمیشه
نام برد. یکی دیگه از مسایلی که باعث میشه بیشتر در این مورد عمیق بشیم این هست که
پس از ۵۴ ساعت حضور شرکتکنندهها در استارتاپ ویکند انتظار میره که افراد فرقی
بین واژه استارتاپ و استارتاپ ویکند بذارن ولی معمولن به همچین شناختی از این دو
پدیده نمیرسند. روزی نیست که من در شبکه های اجتماعی یا گقتگو های رودرو استفاده
از واژه استارتاپ به عنوان اختصار رویداد استارتاپ ویکند رو نبینم و نشنوم.
از طرفی مثلن در دو رویداد اخیری که من به عنوان مربی حضور داشتم دغدغه افراد
برنده شدن و راضی کردن داورها بود، در حالی که برنده شدن در استارتاپ ویکند علاوه
بر اینکه هیچ ارزشی نداره، بلکه اصلن جزو هدف های خیلی خیلی فرعی شرکت کنندهها
باید باشه. شاید همه اینها به این خاطر هست که من و شما بستر مناسب و محتوای
مناسب برای آشنایی افراد با استارتاپها رو مهیا نکردیم.
در ضمن به گفته ایمان داوودیان، یکی از تسهیلگران جهانی استارتاپ ویکند در ایران،
بنیاد جهانی این رویداد با اینکه از این رشد سریع در ایران خوشحال هست ولی در سال
جدید از برگزارکنندههای ایرانی خواسته تا به جای افزایش تعداد برگزاری رویداد،
کیفیت رویدادها رو بالا ببرند.
فکر میکنم این
سوال از اینجا ناشی میشه که انتظاراتی به عنوان خروجی از این رویداد داریم که اصلن
در تعریف این رویداد نمیگنجه. واقعن چطور تیمهای ده نفره میتوانند در کنار هم
باقی بمانند و به یک شرکت تبدیل شوند. علاوه براین با فرض اینکه مشکل تیم های پر
جمعیت را با افزودن تعداد تیم ها و کاهش نفراد داخل آنها، حل کردیم... بنظر شما
چند سال نیاز هست که یک استارتاپ به نتیجه و سوددهی برسد؟ معمولن این عدد بین شش
ماه تا چهارسال یا بیشتر است. پس اگر دنبال نتیجه باشیم احتمالاً چهار سال بعد بایستی برگردیم
و به عقب نگاه کنیم.
حالا
به احتمال زیاد میپرسید آرش! آخرش نگفتی هدف استارتاپ ویکند چی هست؟ خوب حق با
شماست. هدف اصلی استارتاپ ویکند آموزش است و برای اینکه بدونید در
استارتاپ ویکند چه چیزی آموزش داده میشه این مطلب از دکتر استارتاپ رو
بخونید. من خلاصهای از این موارد رو براتون لیست میکنم:
اطلاعات
ارزشمندی در مورد به اشتراک گذاشتن ایده های تجاری خود با دیگران آشنا می شوید.
چگونگی تشکیل یک تیم مناسب برای موفق شدن پروژه تان را در عمل تجربه می کنید.
اهمیت و ارزش فراگیری تجربی ( یادگیری در عمل ) را از نزدیک درک می کنید.
یاد میگیرید که چگونه قبل از ارایه محصول نهایی تان نبض مشتری و بازار را در دست بگیرید.
یاد میگیرید آنچه که به عنوان مدل کسب و کار خودتان در ذهن میپرورانید در لحظه
برخود با مشتری چقدر عوض خواهد شد.
یاد میگیرید چگونه با کاربران محصول احتمالی خودتون مصاحبه کنید.
با کمک مربیان نحوه استفاده از مدلهای متفاوت
مدیریت پروژه در استارت آپ ها رو یاد می گیرید.
مدیریت زمان را در شرایطی واقعی برای استارتاپ خودتان را فرا میگیرید.
جواب
کوتاه این هست که نخیر؛ هیچ انحصاری وجود ندارد و هر شخصی یا سازمانی این ادعا را
بکند، ادعای غلطی انجام داده. خود شما میتوانید بعد از شرکت در یکی از استارتاپ
ویکندها با پر کردن فرم درخواست برگزاری رویداد در سایت بنیاد جهانی استارتاپ
ویکند، این رویداد رو برگزار کنید. در ضمن شما نمی توانید بیش از سه رویداد برگزار
کنید.
اما توضیح بلند تر اینکه من در آخرین تماس تلفنی که با Sheikh Shuvo نماینده استارتاپ ویکند در منطقه خاورمیانه و شمال
آفریقا داشتم سعی کردم موضع رسمی اونها رو در این مورد بدونم. شیخ در جواب سوال من
گفت که ما برای اعطای اجازه برگزاری رویداد از هیچکس در ایران استعلام نمیکنیم
و تصمیم گیری در مورد برگزاری رویدادها تنها از طریق بنیاد جهانی صورت خواهد
پذیرفت. در ضمن در مورد نقش کانون کارآفرینان صنعتی کشور از شیخ سوال کردم و اون در
جواب من گفت که با توجه به تعداد زیاد رویدادهای در حال برگزاری در ایران، کانون در
نقش کمک کننده به برگزارکنندهها عمل میکنه و دریافت کمک از کانون کاملن اختیاری
است و هیچ اجباری در این کار نیست.
قبل از اولین رویداد استارتاپ ویکند تبریز در ۲۹ آبان ماه ۱۳۹۲ تمامی رویدادهای برگزار شده از
کانال کانون کارآفرینان صنعتی کشور انجام میشد. پس از این رویداد و چند رویداد
دیگه که اصرار داشتند به صورت مستقیم با بنیاد جهانی استارتاپ ویکند کارکنند، تغییر
رویههایی در رفتار دوستان در این کانون اتفاق افتاد و با توجه به آخرین صحبت هایی
که در استارتاپ ویکند بیرجند باهاشون داشتم، اونها به گفته خودشون به هیچ وجه به
دنبال این نیستند که در رویدادهای سال ۱۳۹۳ به بعد، اسمی از اونها برده بشه و اگر
کسی نیاز به کمک اونها برای برگزاری رویدادی نداشت اونها اصراری در کمک اجباری به
اون برگزارکننده ندارن. امیدوارم این گفته در عمل هم ثابت بشه... که اگر اتفاق
بیافته، این رفتار نسبت به رویکرد قبلی، عملکردی حرفهایتر خواهد بود و به خوبی
از بروز تنشهای ایجاد شدهی مشابه در رویداد تبریز جلوگیری خواهد کرد.
کارهایی
که این سازمان برای برگزار کنندهها انجام میده شامل در اختیار قراردادن سیستم
ثبتنام آنلاین، subdomainای در وبسایت startupweeked.ir و نیز طرحهای گرافیکی، نامهها
و قالبهای آماده برای مکاتبه با شرکتکنندهها، مربیان، داوران و البته حامیان
رویداد و نیز ارتباط شما با برخی از اسپانسرهای احتمالی رویداد است. در مقابل
اونها از شما انتظار دارن تا لوگوی کانون به عنوان حامی در وب سایت و تمام اقلام
تبلیغاتی رویداد قرار بگیره و نیز ۵۰٪ از سود حاصل از رویداد رو که قرار بود به
بنیاد جهانی استارتاپ ویکند واریز کنید به حساب اونها واریز کنید. البته اگر سودی
وجود داشته باشه.
به هر حال همه افراد فعال در حوزه استارتاپها سعی میکنند به نحوی و با شـرایطی
به این رویداد کمک کنند. در نهایت این انتخاب شماست که از چه کسی و به چه نحوی و
تا چه حدی کمک بگیرید.
راستش
من سعی کردم از خود دستاندکاران کانون در این مورد سوال کنم. خلاصه جوابی که گرفتم
این بود که نام فعلی این سازمان غیردولتی «کانون کارآفرینان صنعتی کشور» است که
قرار هست تبدیل به «کانون کارآفرینی ایران» شود ولی هنوز به علت بوروکراسی اداری
این کار انجام نشده.
البته بنظر من به هیچ وجه درست نیست که با نامی که هنوز اعتبار قانونی ندارد
فعالیتی انجام شود و بهتر هست دوستان از نام فعلی و رسمی خودشان استفاده کنند.
این سوال
رو از یک کارآفرین کارکشته بپرسید و پاسخ خواهید گرفت که ایده ها زمانی ارزشمند
هستند که اجرا بشوند و تازه در مرحله اجرای ایده و برخود محصول با مشتری هست که
سازندگانش متوجه می شوند چه چیزی بایستی می ساختند و چه تغییراتی باید در محصول یا
سرویس خود بدهند. در نتیجه در استارتاپ ویکند ایدهها دزدیده نمیشوند بلکه پخته
تر و عملی تر میشوند. در ضمن اگر از اغلب کسانی که هم سن و سال با سازندگان دیجیکالا
هستند بپرسید آنها هم ایده یک فروشگاه اینترنتی لوازم دیجیتال را داشتند ولی تنها
افراد معدودی این ایده را اجرا کردند. در اینباره توصیه میکنم قانون طلایی که دکتر استارتاپ در یکی از مطالب بلاگش مطرح کرده
بود رو بخونین که میگه به محض اینکه ایده ای به ذهنت رسید کرنومتر رو روشن کن:
قانون طلایی ایده پردازی: زمانی که یک ایده به ذهن شما رسید ، کرنومت خودتونو روشن کنید ،چون قطعا این ایده در همون زمان و در مکانی دیگر به ذهن سایرین نیز رسیده است ،مگر ایده ها چگونه به ذهم افراد میرسند ، افراد در شرایطی قرار می گیرند که نیاز و مشکلی را درک می کنند و ایده ای برای رفع آن مشکل بر اساس تجربه و دانششان به ذهنشان میرسد. قطعا بدانید که حداقل یک نفر دیگر ممکن است که در شرایط مشابهی مثل شما قرار بگیرند و این ایده به ذهنش برسد ، پس خیلی خوشحال نشوید که ایده ای به ذهنتان رسیده و شما تنها کسی هستید که این ایده را دارید ،نگران باشید و سریع دست بکار شوید!
با اینکه
هدف از استارتاپ ویکند این نیست که تیمی که در اون رویداد تشکیل میشه حتمن بعد از رویداد
هم باقی بمونند و یا حتا در همان رویداد سرمایهگذار جذب کنند اما گفته شما از این
بابت صحیح هست که در حال حاضر سرمایهگذارهای خطرپذیر در ایران به ندرت داریم و اگر
داریم هنوز در مراحل اولیه شکلگیری اونها هستیم.
اما چه میشود
کرد، شما به عنوان فردی خلاق و با روحیه کارآفرینی حس میکنید که میتوانید با تلاش
خودتون راه حلی برای مشکلات جامعه پیدا کنید و محصول یا سرویسی بسازید. دست رو دست
میگذارید تا سرمایه گذار پیدا کنید و یا اینکه هر طور شده مثلن در کنار داشتن شغلی
ثابت با کار کردن دو ساعت در شب ایده خودتون رو عملی می کنید؟
آیا این راه حل ساده
و ایده آل هست؟ نه به هیچ وجه.
آیا شدنی است؟ بله. خیلی از استارتاپ ها در خود آمریکا
نیز از همین طریق ایجاد شدن، زنده ماندند و موفق شدند.
جواب
این سوال کاملن بستگی به شرایط شما و هدف شما از شرکت در رویداد داره:
- اگر قبلن در این رویداد شرکت کردین من توصیه میکنم به جای شرکت در دوره بعدی
این رویداد، آموختههای خودتون رو مرورکنین و شروع به ساختن محصول یا سرویسی کنید
که در رویا دارید و مشکلی از مشکلات انسانها رو حل کنید. در ضمن با افراد فعال در
زمینه استارتاپها در شهر خودتون بشتر تعامل داشته باشید و جلسات مرتب هفتگی
برگزار کنید و به کمک هم کسبوکار خودتون رو راه بندازید.
- اگر تصور شما از استارتاپ ویکند این هست که یک مسابقه در زمینه کارآفرینی هست،
به هیچ وجه در این رویداد شرکت نکنین چون تصور شما از این رویداد کاملن اشتباه
است. حتا در اغلب اوقات داورها در روز آخر با رایهایی که خواهند داد ناامیدتون
خواهند کرد.
- اگه فکر می کنین قرار هست سرمایه گذار برای ایده خودتون پیدا کنین، باز هم من
توصیه نمیکنم در این رویداد شرکت کنین چون به احتمال بسیار زیاد چنین اتفاقی
نخواهد افتاد.
- اما
اگر ایدهای در سر دارید ولی نمیدونید از کجا باید شروع کنین به اجرا کردنش و یا
اینکه اصلن ایدهای ندارید و میخواهید فرایند شبیهسازی شدهی تولید یک سرویس یا
محصول رو از نزدیک تجربه کنید و یا اینکه میخواهید مزهی واقعی تجربه یک کار تیمی
رو بچشید این رویداد برای شماست. حتمن یک بار در اون شرکت کنین.
البته
که اکثر مربیها برای خوشگذرونی در این رویداد شرکت میکنن! چون برای اکثر مربی ها
کار کردن با تیم های جوون و با ایده های ناب و پر انرژی یک جوری خوش گذرونیه.
وگرنه چه دلیل دیگهای میتونه داشته باشه که فردی سه تا ۵ روز از کار و زندگی خودش
بزنه و بدون اینکه مبلغی بابت این کار از برگزارکنندهها دریافت کنه به شرکتکنندههای
رویداد کمک کنه. حتا گاهی پولی هم از جیب خودش به عنوان هزینه رفت و آمد بده.
برای
کسی که بیرون از ماجرا به این رویداد نگاه میکنه یکی از بزرگترین نمودهای خارجی این
رویداد همین عکس های یادگاری رویداد در شبکههای اجتماعی هست. برای کسانی که
اینگونه فکر میکنند که این رویداد هیچ تاثیر مثبتی در اکوسیستم استارتاپی کشور
نداره خواهش میکنم برای یک بار هم که شده حتا به صورت میهمان ویژه در این رویداد
شرکت کنند، مطمئن هستم که بعد از سه روز نظر متفاوتی در مورد استارتاپ ویکند
خواهند داشت.
برای کسی که خودش داخل ماجرا بوده و به هر نحوی چه به عنوان شرکت کننده یا به عنوان برگزارکننده در رویدادها نقش داشته و این حرف رو میزنه من حرفی به جز اینکه بیانصافی میکنه ندارم.
بهترین مربیان استارتاپ ویکند کسانی هستند که جدا از مطالعه بسیار زیاد، تجربه عملی در راهاندازی استارتاپ و کسبوکار خودشون دارن. اگر شما هم فکر می کنید که میتوانید به این رویداد به عنوان مربی کمک کنید خیلی ساده به وب سایت آن رویداد برید و اطلاعات تماس برگزارکننده رویداد رو بدست بیارید و باهاشون تماس بگیرید. برگزارکنندههای رویدادها عاشق این هستند تا بهترین رویداد رو برگزار کنند، پس مطمئن باشید که از حضور شما به شدت استقبال میکنن.
تجربه
عملی استارتاپ ویکند بیرجند نشون داد که میشه در شهرهای کوچک نیز این رویداد رو
برگزار کرد. به نظر من تعداد کمتر شرکت کنندهها در این شهرها (بین چهل تا پنجاه نفر)
حتا یک نکته مثبت محسوب میشه، چرا که باعث میشه تعداد افراد داخل تیمها کمتر بشه.
در حالی که در رویدادهایی که تعداد افراد تیم ها نزدیک به ۱۰ نفر هست همیشه افرادی
هستند که بیکار برای خودشون میچرخن چون کاری برای انجام دادن پیدا نمیکنن و
کلافه میشن.
در ضمن تجربه استارتاپ ویکندها در شمال کشور نشون داد که برگزار کنندهها می تونن
از شهرهای مختلف نزدیک به هم باشن و یک رویداد بزرگتر با کمک هم برگزار کنند.
نقش تسهیلگر یا Facilitator در استارتاپ ویکند کمک به برگزارکننده رویداد به هر طریقی جهت برگزاری رویداد طبق استانداردهای استارتاپ ویکند و انتقال ارزش برند این رویداد به شرکت کنندهها هست. مسلماً تفاوتهایی در روحیات فردی و میزان تجربه در بین این تسهیلگرها وجود داره ولی به نظرم نیاز نیست برگزارکنندههای استارتاپ ویکند، حتمن تسهیلگری از خارجِ ایران برای رویدادشون دعوت کنند. گو اینکه با توجه به این ویژگی جامعه ما که افراد ارزش بسیاری به افراد خارجی میدهند و این خود باعث ایجاد جو بهتری در رویداد میشه، به برگزارکنندهها پیشنهاد میکنم به جای تسهیلگر خارجی، از چندین مربی خارجی دعوت کنید تا از طریق اسکایپ به تیمها مشاوره بدن (این روش برای اولین بار در رویداد بیرجند به پیشنهاد و تلاش ایمان داوودیان انجام شد). میتونید برای آگاهی بیشتر در این مورد، نقش تسهیلگرها در استارتاپ ویکند رو بخوندید.
من
احساس میکنم که به شخصه در سال ۹۲ بسیار بیش از حد حرف زدم و کمتر طراحی کردم و
کمتر نوشتم. سال ۹۳ برای من سال نوشتن و گوش دادن، مشاهده و طراحی خواهد بود. استارتاپ
ویکند رویداد آموزشی بسیاری خوبی است که تاثیر اون رو در افراد مختلف چه شرکت
کننده، چه مربی و چه برگزارکننده میتوان دید. ولی از طرفی برگزاری استارتاپ ویکند تنها کاری نیست که میتوان برای رشد اکوسیستم استارتاپی انجام داد. امسال سعی خواهم کرد تا با انجام کارهای دیگری در جهت کمک به ابن اکوسیستم قدم بردارم. با این امید که این پس از
مدتی داستانهای هیجانانگیز جدیدی برا تعریف کردن داشته باشم. به همین دلیل فعلن در
نیمه اول سال ۹۳ قصد مربیگری در رویداد استارتاپ ویکند یا برگزاری اون رو ندارم.
اما با
توجه به تجربه ای که در برگزاری و مربیگری در استارتاپ ویکند دارم، سعی خواهم کرد
با انتقال این تجربیات به برگزارکنندههای جدید، رویدادهای بعدی به بهترین شکل
ممکن برگزار بشن. پس اگر می خواهید رویدادی رو برگزار کنید می تونید روی کمک فکری
من و بسیاری دیگر از برگزارکننده های شهرها مختلف ایران حساب کنید، کافی است از
طریق ایمیل با من تماس بگیرین.
شاید
بشه تمام این مطالب رو اینگونه جمع بندی کرد که با تمام کاستیهای موجود، جوانهای
به اسم اکوسیستم استارتاپی ایران مشغول سر از خاک درآوردن هست که هر کس سعی داره به
گونهای کمکی به پاگرفتن و رشد این جوانه بکنه. استارتاپ ویکند هم تنها بخشی از این فرایند است. گو اینکه اختلاف نظرها و روشهای
اجرای متفاوت در این بین کاملن به چشم میخوره. ولی به نظرم نه تنها این تفاوتها
موضوع بدی نیست بلکه ما برای رسیدن به هدف مشترکمون نیاز به رنگینکمانی از این
عملکردها داریم. این بدان معنی نیست که اگر فردا آرش میلانی، به اسم تفاوت در عملکرد، کاری
اشتباه انجام داد که بایستی نقد شود، گردن کسی که بدون تعارف نقد میکند را به
بهانه اینکه او با نقدش مانع رشد اکوسیستم میشود، بزنیم... که من معتقدم همانروز
که دیگر کسی راغب نیست از ما نقد کند، همان روز مردهایم.
می تونید نظر خودتون رو در مورد این مطلب در اینجا بنوسید تا بتونیم با هم در موردش گپ بزنیم. باز هم یاد آوری میکنم شما نیز اگر سوالی در مورد این رویداد دارین میتونید به ایمیل me[at]arashmilani[dot]com ارسال کنین تا به اونها جواب بدم. در ضمن بینهایت ممنون هستم از وحید حلاجی، فرزام خجستهنیا، مهدی علیپور سخاوی، ایمان داوودیان و سعید چوبانی عزیز بابت خوندن پیشنویس این متن بلند و تذکر اشکالات اون و پیشنهادات خوبشون. ممنون از داوود ترابزاده عزیز بابت عکس بالای این نوشته.
آرش هستم، آرش میلانی، هـکر و نینجای خوشحالسازی و عاشق کوه و دشت و هرگونه ادونچر و عضوی از تیم هیجان انگیز نارمند.
در مورد توسعه وب، برنامهنویسی، بهبود روند انجام کارها، طراحی برای تجربهکاربری بهتر و هر اونچه که برای یک هـکر میتونه مهم باشه مینویسم.
به هر دلیلی میتونین به آدرس me[at]arashmilani.com ایمیل بفرستین.
راستی میتونم به محض انتشار مطلبی جدید، از طریق ایمیل شما رو خبردار کنم.
کافی است ایمیلی با عنوان «نینجا من رو از نوشتههات خبر دار کن» یا شبیه اون برام بفرستین. به هر حال خودم قرار هست جوابش رو بدم نه یه برنامه کامپیوتری یا روبوت :)
نظرات خوانندگان این نوشته
نظری در این مورد دارید؟ خوشحال میشم اون رو برام ارسال کنید