قدم اول من برای حل مشکل دانش و نیروی متخصص در زمینه برنامه‌نویسی 1393/07/10

من حدود یک ماه پیش (۱۶ شهریور ۹۳) برای خودم چالشی تعریف کردم که بر اساس اون قرار هست در عرض شش ماه سرویسی رو طراحی کنم که بتونه ۵ میلیون تومان درآمد ماهانه داشته باشه و قرار گذاشتم که به صورت مرتب و شفاف در مورد روند انجام کارها در بلاگ خودم بنویسم. اگر می‌خواید در این مورد بیشتر بدونید به این نوشته مراجعه کنید.

در گزارش اول خودم از چالش طراحی سرویس در شش ماه، نوشتم که می‌خوام روی حل مشکل نبود هـکر یا برنامه نویس خوب کار کنم. در این نوشته سعی می‌کنم اولین قدمی که می‌خوام به صورت عملی برای حل این مشکل بردارم رو باهاتون در میون بذارم.

همه ما برنامه نویس‌ها در این شرایط بودیم: در حال یادگیری زبان برنامه‌نویسی جدیدی هستیم، ساعت‌ها مطالب مختلف رو می‌خونیم ولی گاهی حتا نمی‌دونیم روشی که با اون مساله رو داریم حل می‌کنیم درست هست یا نه! حتا گاهی به خاطر این کلافگی برای مدت‌ها از یادگیری اون مبحث فرار می‌کنیم. یا خیلی از افراد سعی می‌کنن با شرکت در کلاس‌ها و حتا دوره‌های آنلاین فرایند یادگیری خودشون رو سریع‌تر بکنند. با اینکه تا حدی این موارد باعث ایجاد مهارت در کدنویسی می‌شه ولی فرد رو آماده دنیای واقعی نمی‌کنه. چون بنظرم دنیای واقعی برنامه‌نویسی، مهارت‌هایی بیش از کدنویسی رو نیاز داره.

یک کسب‌وکار دنیایی است آرمانی که چون شما سازنده‌ی آن هستید، پس می‌توانید قوانین آن را شما تعیین کنید

من همیشه عاشق جمله بالا بودم. این جمله اشاره داره به این موضوع که اهمیت نداره که بقیه چه کاری انجام می‌دهند، شما قدرت تخیل خودتون رو بکار ببندید و محصول یا سرویس ایده‌آل خودتون رو بسازید. به همین خاطر من در طول مسیر این چالش سعی خواهم کرد همیشه سوال‌هایی از خودم بپرسم که با «اگه بشه چی می‌شه ...» شروع می‌شن. بعد آستین‌ها رو بالا خواهم زد و سعی خواهم کرد جواب این سوال رو با ازمایش اون در دنیای واقعی پیدا کنم. چون باور دارم که اگه جواب این سوال‌ها «بله» باشه اتفاق‌های خوبی می‌تونه بیافته.

من در طی ۳۰ روز آینده سعی خواهم کرد برای این سوال‌ها پاسخی پیدا کنم:

  • اگه بشه چی می‌شه که در حین پروسه آموزش هر کسی بر روی پروژه‌ای واقعی کار کنه که مال خودش بدونه و بعد از اتمام اون بهش افتخار کنه؟
  • اگه بشه چی می‌شه چندین نفر مثل خود آدم باشند که عاشق یادگیری برنامه‌نویسی هستند. بعد این افراد جمع بشند و تو یه دوره زمانی مشخص کنار هم کدنویسی کنند و یاد بگیرند و با هم قرار بذارن که با اینکه هرکدوم بر روی پروژه خودشون کار می‌کنند ولی هر موقع نیاز بود به هم کمک برسونند.
  • اگه بشه چی می‌شه که وقتی مبحث جدیدی رو در برنامه‌نویسی یاد می‌گیریم همیشه کسی باشه که هر جا کلافه شدم بهمون اشاره‌ای بده تا مسیرمون رو دوباره پیدا کنیم.
  • اگه بشه چی می‌شه در جمع کسایی باشیم که از پرسیدن هیچ سوالی نترسیم و نگاه‌ها طوری نباشه که انگار گناه کردیم که چیزی رو نمی‌دونیم.
  • اگه بشه چی می‌شه بعد این که دوره آموزش من تموم شد جمعی دوستانه و مهربون باشه تا بتونیم در مورد ورود به بازار کار یا حتا شروع کردن یه استارتاپ ازشون راهنمایی بگیریم.
  • اگه بشه چی می‌شه که تو جمع حرفه‌ای برنامه‌نویس‌هایی باشیم که همکارهای زن خودشون رو نه «برنامه‌نویس زن» بلکه فقط «برنامه‌نویس» می‌دونند.
  • اگه بشه چی می‌شه که راهی پیدا کنیم که زمان آموزش برنامه‌نویسی و مهارت‌های مرتبطش خیلی کوتاه‌تر بشه.

این‌ها تنها بخشی از رویاهای من هست که دوست دارم راهی پیدا کنم که جواب همه‌شون مثبت باشه. البته که ماجراجویی من همینجا تموم نخواهد شد ولی قدم به قدم.
احتمالن الان دارین با خودتون می‌گین که باشه آرش! رویاپردازی کافیه... بگو دقیقن چیکار می‌خوای بکنی. من قرار بود تا سرویسی تحت وب طراحی کنم که بتونه راه حلی باشه برای کمبود برنامه‌نویس خوب. ولی قبل از اینکه بتونم اینکار رو بکنم نیاز دارم تا به صورت افلاین فرضیه‌های خودم رو آزمایش کنم. در صورتی این موارد در دنیای آفلاین جواب دادند سعی می‌کنم راهی رو پیدا کنم تا از همین تجربه‌ها در سرویس تحت وب خودم استفاده کنم.

خوب برگردیم به موضوع اصلی. اگه دقت کرده باشین جملاتی که با  «اگه بشه چی می‌شه...» شروع می‌شدند همه به نوعی یک «فرضیه» محسوب می‌شن. دانشمندها برای اینکه بتونن فرضیه‌هاشون رو بررسی کنن آزمایش‌هایی برای تست اون‌ها طراحی می‌کنند. من هم قرار هست همین کار رو انجام بدم (به جز قسمت دانشمندش که من دانشمند نیستم نینجام!). برای اینکه فرضیه‌های بالا رو آزمایش کنم قرار هست من و ۶ نفر دیگه که می‌خوان در زمینه برنامه‌نویسی ماهر بشن به مدت یک ماه آینده در مکانی جمع شیم و یک مدل جدیدی از یادگیری رو امتحان کنیم.

چهارچوب این دوره آموزشی

ما در هفته حداقل چهار روز و هر روز به مدت ۴ ساعت در کنار هم خواهیم بود. در این ۴ ساعت این شش نفری که می‌خوان هکر یا برنامه‌نویس ماهری بشن چه خواهند کرد؟ این سوالی هست که خود افراد شرکت‌کننده در اول این دوره یک ماهه جواب خواهند داد. برای نمونه من چند مورد رو حدس می‌زنم:

  • مثلن ممکنه یکی از اون‌ها بخواد که با نوشتن یک فروشگاه اینترنتی متن‌باز با ریز و درشت یک زبان سمت سرور مثل Ruby یا JavaScript آشنا بشه.
  • ممکن هست کسی دیگه بخواد برای درک بهتر از html/css تا پایان دوره سه theme متن باز رو منتشر کنه.
  • ممکن هست یکی دیگه بخواد یک فریمورک جدید برای یک زبان برنامه‌نویسی بنویسه.
  • یا حتا برای درک کامل نحوه کار وب‌سرورها و پروتکل HTTP یک وب‌سرور در زبان برنامه‌نویسی C بنویسه.

مهم این نیست که از لحاظ دیگران این کار درست یا غلط باشه، مهم این هست که فرد به هنگام انتخاب پروژه روی چیزی کار کنه که بعد ساختنش با افتخار به بقیه نشون بده و بگه ببین چه کردم! نقش من در این مرحله کمک به انتخاب پروژه به افراد شرکت کننده خواهد بود.

همینطور که از مثال‌های بالا احتمالن متوجه شدید افراد با سطوح برنامه‌نویسی مختلف در این دوره حضور خواهند داشت و داشتن تجربه کد نویسی قبلی الزامی نیست.

بعد از تعیین پروژه برای رسیدن به هدف دوره نیاز هست تا برای تک تک افراد به کمک خودشون مسیری برای یادگیری تدوین کنیم. من در این مرحله سعی می‌کنم با توجه به تجربه خودم سریعترین و بهینه‌ترین راه رو پیشنهاد بدم. صد البته که این راه هر روز با توجه به پیشرفت فرد در دوره می‌تونه تغییر کنه.

چه کسی قرار هست به این افراد آموزش بده؟

هیچ کس! این دوره یک دوره استاد شاگردی نیست. در این دوره ما با هر شرکت‌کننده مثل افراد بالغ که مسئول یادگیری خودشون هستند برخورد می‌کنیم. اگر بخوام ساده توضیح بدم در این دوره قرار نیست ماهی گرفته بشه بلکه افراد خودشون دست به کار می‌شن و با کمک من و هم‌گروهی‌هاشون ماهی گرفتن رو یاد می‌گیرن.
درضمن شاید در حین دوره از افراد متخصص خواستیم که برای چند ساعت به گروه بپیوندند تا با ارایه‌های کوتاه در مواردی خاص ذهن افراد رو روشن کنند. مثلن یک ارایه عملی در مورد TDD در دنیای واقعی خیلی موثرتر از خوندن هر مقاله و کتابی در این مورد هست. یکی از وظایف من در این دوره پیدا کردن افراد متخصص خواهد بود.

برنامه روزانه افراد بعد از مشخص کردن نقشه راه

در ابتدای هر روز شرکت کننده‌ها قرار هست که جلسات کوتاه سرپایی برگزار کنند. در این جلسه سه سوال ساده توسط هر فرد جواب داده خواهد شد. (۱) دیروز چه کاری انجام دادم؟ (۲) قرار هست امروز چه کاری انجام بدم؟ (۳) در چه مشکلی نیاز به کمک بقیه دارم؟

این جلسات کوتاه باعث می‌شه همه از پیشرفت هم با خبر بشند و چون هر فرد قرار هست هر روز به سایرین در مورد کار خودش گزارش بده، فشاری جمعی بر روی فرد وجود خواهد داشت تا با جدیت تمام کار خودش رو ادامه بده.

در ضمن هر آخر هفته قرار هست هر فرد پیشرفت پروژه خودش رو به دیگران نشون بده و همه با هم بابت پیشرفت‌شون یه جشن کوچیک بگیرن.

اما کار ما در اینجا به پایان نمی‌رسه. در روزهای آخر دوره در مورد آینده شغلی افراد با هم گپ خواهیم زد. برای مثال فرض کنیم که شرکت‌کننده‌ای علاقه‌مند هست تا به صورت freelance در بازارهای داخلی و حتا خارجی کار بکنه. من و گروه سعی خواهیم کرد تا با توجه به تجربه خودمون راه درست رو در این مورد نشون بدیم و حتا اگر نیاز بود از تجربه سایر افراد که می‌تونیم بهشون دسترسی داشته باشیم در این راه استفاده کنیم.

من امیدوارم تا در پایان دوره افراد به کمک هم تونسته باشند علاوه بر کار کردن روی پروژه دلخواه خودشون مدیریت پروژه و کار تیمی و فرهنگ حرفه‌ای رو تجربه کرده باشند. در ضمن آماده باشند که در دنیای واقعی از مهارت‌هایی که آموختند استفاده کنن.

من در ادامه سعی می‌کنم سوالات متداولی که احتمالن قرار هست ازم بپرسید رو حدس بزنم و جواب بدم:

آیا من هم می‌تونم در این دوره شرکت کنم؟

بله! هر کسی که به برنامه‌نویسی علاقه داره صرف نظر از میزان اطلاعاتش در این زمینه می‌تونه در این دوره شرکت کنه. البته این دوره فعلن حضوری هست و در تبریز برگزار خواهد شد. اگر تبریز هستید و دوست دارید در این دوره شرکت کنید می‌تونید از طریق ایمیل بهم خبر بدین. در اون ایمیل در مورد خودتون چند خط بنویسید تا من باهاتون آشنایی مختصری داشته باشم. باز هم تکرار می‌کنم مهم نیست سطح برنامه‌نویسی شما در چه حد هست. مهم نیست که مبتدی هستید و هنوز اول راه هستید. مهم این هست که کدنویسی و ساختن رو دوست داشته باشید.

تاریخ دقیق شروع اولین دوره کی هست؟

دوره اول از سه‌شنبه ۱۵ مهر ماه ۹۳ شروع می‌شه و تا ۱۵ آبان ماه ادامه داره. شما تا روز دوشنبه فرصت دارین که تا تمایل خودتون برا شرکت در این دوره رو از طریق ایمیل بهم بگین.

آرش آیا قرار هست مدرکی پس از این دوره‌ به افراد داده بشه؟

نه! چون اصولن زمانی به فردی مدرکی داده می‌شه که دوره آموزشی اون تموم بشه. کسانی که در این دوره‌ها شرکت می‌کنند کسانی هستند که می‌دونند چیزی به اسم فارغ‌التحصیلی یا اتمام دوره آموزشی وجود نداره. هر روز فرصت جدیدی است برای یاد گرفتن!

قیمت این دوره‌ها چقدر خواهد بود؟

در مورد قیمت هنوز به نتیجه نرسیدم. از کسانی که در این دوره شرکت می‌کنند مبلغی دریافت خواهم کرد. ولی بعد از اولین دوره هست که می‌خوام در مورد قیمت اون بحث کنم. فیدبک افراد شرکت کننده در دوره اول در این مورد خیلی مهم خواهد بود. شما در این زمینه چه نظری دارید؟

آرش برنامه‌ات برای رشد سرویس چی هست؟

هنوز فکر می‌کنم برای پرسیدن این سوال زود باشه. من ابتدا نیاز دارم که مشکلی با عمقی زیاد رو حل کنم و بعد به دنبال گسترش اون باشم. خروجی‌ای که من از این دوره انتظار دارم برنامه‌نویس‌های خوب یا هـکرهایی است که خود من حاضر باشم پروژه‌ای مهم خودم رو به دست اون‌ها بسپارم و اطمینان داشته باشم که در انجام اون موفق خواهند بود. پس با اطمینان بتونم اون‌ها رو سایر افراد معرفی کنم.

آرش به نظرت یک ماه زمان کمی برای این کیفیت نیست؟

قبول دارم که همینطور هست. به احتمال خیلی زیاد مدت دوره‌های بعدی بیشتر خواهد بود. در این دوره با توجه به کم بودن زمان نیاز خواهیم داشت که از برخی مسایل بگذریم. شاید مثلن از کسی نخوام که به صورت عمیق وارد مسایل همچون UX یا TDD بشه.

چرا باید افراد شرکت کننده در این دوره از فرصتی که دارند به جای کار روی پروژه خودشون برای کمک به سایرین استفاده کنند؟

چون برای کسی که هدفش بهتر شدن در مهارت برنامه‌نویسی هست، هر مشکل یا باگی که به وجود میاید یک فرصت عالی برای یادگیری محسوب می‌شود. حتا افرادی هستند که به هنگام یادگیری یک زبان برنامه‌نویسی سعی می‌کنند به سوالات سایر افراد در stackoverflow جواب دهند حتا اگر لازم باشه برای حلش ساعت‌ها وقت بذارند.از طرفی اگر قرار هست پیشرفتی اتفاق بیافته باید یاد بگیریم که گاهی باید ایستاد و دست هم‌سفر رو گرفت. رسیدن به قله کوه زمانی لذت بخش هست که همه گروه باهم به آن برسند.

آیا این سرویس همانند کاری نیست که Hacker School انجام می‌ده؟

بله تا حدود زیادی همینطور هست. من در روزهای اخیر ده‌ها برنامه آموزشی یا سرویس تحت وب برای آموزش برنامه‌نویسی رو بررسی کرد. به نظرم راهی که دوستانمون در Hacker School پیش گرفتند و فرهنگ حاکم بر اون با اهداف من خیلی هم‌خوانی داره. البته تفاوت‌هایی مشخصی در مدل کسب‌وکار اون‌ها و من وجود داره.

آرش من فکر می‌کردم قرار هست روی سرویسی تحت وب کار کنی، نه؟!

همینطور که در متن اشاره کردم، درست هست که من در ابتدای چالش حرف از سرویس تحت وب زدم ولی برای حل این مشکلی که در نظر گرفتم نیاز هست آزمایش‌هایی به صورت آفلاین انجام بدم. بعد کم‌کم بخش‌هایی از اون رو به صورت سرویس آنلاین ارایه بدم ولی این یه داستان دیگه است که حرف زدن در موردش رو باید برای ماه‌های بعدی موکول کنیم.

ممنون که این مطلب رو خوندید. اگه در این مورد سوالی یا ابهامی بود ممنون می‌شم برام ایمیل بزنید یا اینکه در بخش نظرات مطرح کنید. راستی می‌تونم به محض انتشار مطلبی جدید در وبلاگم که به احتمال زیاد، مرتبط با این چالش خواهد بود، از طریق ایمیل شما رو خبردار کنم. کافی است ایمیلی با عنوان «نینجا من رو از نوشته‌هات خبر دار کن» یا شبیه اون برام بفرستین... اصلن بی‌خیال، عنوانش زیاد مهم نیست، به هر حال خودم قرار هست جوابش رو بدم نه یه برنامه کامپیوتری یا روبوت :)

پی‌نوشت

از وحید کشیپور، داوود ترابزاده، ابوالفضل فتاحی، پیام صادری و امیر حبیب‌زاده بابت اینکه پیش‌نویس این متن رو خوندند و برای بهبودش بهم کمک کردند بی‌نهایت ممنونم.  اگر شما دوستان نبودید این نوشته تفاوتی با تایپ تصادفی کلمات توسط یک میمون نداشت.

نظرات خوانندگان این نوشته

علیرررضا — ۱۳۹۳/۰۷/۰۸
به نظرم کمی باید جو کامیونیتی برنامه نویس ها کنترل بشه چون ممکنه به خاطر سرایت یه طرز تفکر اشتباه بچه ‌های ما سراغ بعضی چیزهای خوب نرن و سراغ موارد اشتباه برن.
شاهرخ زرگری سامانی — ۱۳۹۳/۰۷/۰۸
درود بر آرش جان....
برات روزهای خوبی را آرزو میکنم...
امیدوارم بتونیم در آینده نزدیک با همکاری هم کارهای بزرگی برای خودمان و کشورمان انجام بدیم...
من فرمولی دارم که دنیایه انسانها یی مثل خودم و خودت را تا مرز بی نهایت متحول میکنه...
برای اجرای این فرمول نیاز به یک تیم قوی داریم و مدیرانی قوی ...تو یکی از بهترینهایی ...و من به دنبال راهی برای ارائه این فرمول در زمانی مناسب هستم...فعلا هم تو مشغولی و هم من نیاز به زمان دارم ....اینا را گفتم که کد فرمول را در کائنات فعال کنم تا زبانش را زودتر بنویسن...به امید دیدار....
صالح سوزنچی — ۱۳۹۳/۰۷/۰۸
اوه کاش من تبریز بودم.عاشق همچین برنامه هایی هستم.
با اجازه من چند پیشنهاد دارم. برای تیم اول
۱- پروژه حالا هرچی میخواد باشه. ببرید رو گیت هاب. تیم ایجاد کنید. تو ویکیش تسک بندی کنید. و شروع کنید به کار. از این طرف هم دیگران می تونند روال کار و پیشرفت و نوع کار گروهی رو ببینند و آشنا بشند.
۲- به هر زبانی کار میکنید. تست هم بنویسید. سخت میکنه . اما لذتش در آخر مشخص میشه.
فعلا همین موارد.
حمیدرضا احمدی — ۱۳۹۳/۰۷/۰۹
کلا خیلی خوبه. ولی توی اعتبارسنجی فرضیات ممکنه کمی به مشکل بخوری اینطوری. خودت بهتر میدونی که ایده آل اینه که با صدها نفر در مورد مدل تجاری صحبت کنی، نه اینکه با ۶ نفر. اون کسانی که میان تو دوره شرکت کنن، احتمالا فکر و دیدشون خیلی به تو نزدیکه و نتونی بازخورد بیطرفانه بگیری.
بهنام خجسته نیا — ۱۳۹۳/۰۷/۰۹
آرش یه سوال اینکه آیا مکانی هم برای جمع شدن این افراد به مدت 4 ساعت در روز در کنار هم در نظر گرفتی ؟؟؟
و این سوال در مورد شرایط خودم هستش
ساعات در کنار هم بودن رو خود افراد مشخص میکنن یا قانون خاصی داره ؟
نوید حسینی — ۱۳۹۳/۰۷/۰۹
ایده جالبی هستش، بعنوان کسی که حدود 7 سال دارم تو این بازار کار میکنم مشکل نبود هکر خوب را تایید میکنم. کسانی که از دانشگاه میان بیرون اکثرا هیچ درک درستی از فضا و فرهنگ کاری برنامه نویسی ندارند.
اگه بتونی سیستمی طراحی و پیاده کنین که خروجی اون تربیت هکر در یک دوره کوتاه 3 تا 6 ماه باشه، خیلی میتونه عالی و مفید باشه. ممنون
مرتضی — ۱۳۹۳/۰۷/۰۹
خیلی ساده! جواب نمیده. چون شما قبل این حرکت اول باید فرهنگ سازی کنید. تمامی چیزهایی که نوشته شده در خارج ایران جواب میده اما در داخل بخاطر عدم فرهنگ سازی مناسب برای جامعه ما مشخصا شکست میخوره. نمیخوام شروع نشده روی طبل بدبینی بزنم اما متاسفانه عدم وجود فرهنگ مناسب برنامه نویسی یا آی تی در داخل که باعث عدم ثبات در برنامه نویس های ما شده، راه شکست رو برای این پروژه هموارتر میکنه.

شما به این نکته هم توجه کنید که دریافت هزینه در ازای هیچ تضمین(!) سرانجام خوبی نخواهد داشت. این که شما از این نوع حرکتتون به دوره یاد می کنید و من نوعی که شاید تعریف دیگه ای داشته باشم یک سر دیگه مشکل هست. همون نبود فرهنگ و نبود یک تعریف جامع شاید باعث بشه همین هزینه دریافتی شما باعث بروز مشکل و ایجاد سوء تفاهم برای افراد ورودی بشه.

اینها بخشهای کوچیکی از مشکلات پیش روی شما خواهند بود.
راه سختی دارید پس براتون آرزوی موفقیت میکنم.
نوید گل پور — ۱۳۹۳/۰۷/۰۹
ایده ها و تئوری هاشو دوست دارم. سبک آموزشت خیلی منو یاد سخنرانی سوگاتامیترا تو تد با عنوان مدرسه ای در ابرها انداخت. اگه ندیدی بگو تا لینکشو بزارم. بعد از دیدن این سخنرانی تصمیم گرفتم از همین سبک آموزش برای آموزش لینوکس به نوجوانان تو گرگان استفاده کنم که البته هنوز مشکلاتی داریم.
با علیرررضا هم زیاد موافق نیستم. معمولا هروقت از کلمه کنترل صحبت میکنیم داریم یک جای کار رو خراب میکنی. حتی از تئوری سیستم آموزشی آرش به این دلیل خوشم اومد که سعی میکنه توش کنترل رو از آموزش حذف کنه
به قول ننه بزرگا ایشالا همه موفق باشن!!!
محسن برجی — ۱۳۹۳/۰۷/۰۹
کمی تا قسمتی عجیب، و البته هیجان‌انگیز است.
فکر می‌کنم پس از دوره رشد در حالت آفلاین، قابلیت پیاده‌سازی به صورت یک سرویس آنلاین با قابلیت اکسپند بالا را دارد.
محمدم داداش محمد — ۱۳۹۳/۰۷/۰۹
به نظرم javascript سمت سرور نیست
و همینطور HTML یک پروتکل نیست

نظر دیگه ای ندارم. فقط میخام زودتر آنلاین‌ش کنی. تو دانشگاه، آموزشگاه و کلا هیچ کجا، چیزی که بازار کار بهش احتیاج داره رو آموزش نمیدن.
تئوری بهت میگن این اجره این هم سیمانه. ولی بهت نمیگن سیمان رو باید بریزی روی آجر یا آجر رو پرت کنی توی سیمان ها :|

عجب مثالی زدم هاا :)
آرش میلانی — ۱۳۹۳/۰۷/۰۹
— صالح سوزنچی: ممنون بابت پیشنهادهات. مورد اول رو حتمن استفاده می‌کنیم ولی در مورد مورد دوم در این دوره اول یکم شک دارم که بتونیم عملیش کنیم. ولی احتمالن در دوره‌های بعدی که مدت زمانشون بیشتر خواهد بود این کار رو خواهیم کرد.

— حمیدرضا احمدی: آره همینطور هست، باید در اعتبار سنجی خیلی دقت کنم. یکی از نکته‌های کلیدیش رو هم خودت اشاره کردی و این هست که از چه کسی فیدبک بگیرم. به همین خاطر برای انتخاب افراد برای دوره اول یکم وسواس به خرج خواهم داد.

— بهنام خجسته نیا: بهنام جان بله محلی براش در نظر گرفتم. در مورد زمانش در نظر دارم بعد از ظهر باشه تا افراد بیشتری امکان حضور داشته باشن.

— نوید گل‌پور: آره نوید سخنرانی Sugata Mitra با عنوان Build a School in the Cloud رو دیدم و مطالب جالبی درونش هست. مخصوصن که خیلی ربط داره به خودآموزی افراد.

— محمدم داداش محمد: البته JavaScript می‌تونه هم زبان سمت‌سرور باشه هم سمت‌کلاینت. در مورد دوم راستش پروتکل کلمه درستی هست فقط من اشتباهی به جای HTTP نوشته بودم HTML که می‌تونی بذاری به حساب خستگی دیشب. ممنون بابت یادآوری در متن درستش کردم.
هامبیک شاجانیان — ۱۳۹۳/۰۷/۰۹
آرش میلانی عزیز عالیه...
من درست به همون روش آدم بالغی که گفتی "اچ تی ام ال" - "سی اس اس" - "جاوا اسکریپت" و تا حدودی هم برنامه نویسیه سمت سرور یاد گرفتم، ولی الان دقیقاً دنبال یه همچین چیزی هستم، که به من انگیزه و روحیه لازم برای یادگیری حرفه ای "پی اچ پی" و "مای اس کیو ال" رو بده. یه جایی که بتونم در کنار یادگیری صرف کد، با استفاده از یادگرفتهام برای مشکلات واقعی راه حلی پیدا کنم یا ایده هامو واقعی کنم.
یه جایی که بتونم از پیشرفت کارم گزارش بدم، چارت و عکس بذارم، نظر بپرسم، از دیگران بخوام که به جای یه تیکه از کد من، کدی که به نظرشون بهتره رو بنویسن. خلاصه اینکه حس کنم دارم واقعا یه چیزی می سازم، حتی اگه قبلا کسی مشابه اونو ساخته باشه. شاید من تونستم بهترشو بسازم...
امیدوارم زود به نتیجه برسی، تا بتونیم اول برای یادگرفتن و البته برای ساختن چیزای خوب و مفید از این سرویس استفاده کنیم.
امید امرایی — ۱۳۹۳/۰۷/۰۹
آرش روی فرهنگ کار حرفه‌ایی هم کار کن. بین برنامه نویس ها ما این نقص رو داریم که با فضای حرفه‌ایی آشنا نیستن.
بهزاد خسروی فر — ۱۳۹۳/۰۷/۰۹
خیلی مشتاقم تا در این کلاس ها شرکت کنم.
واقعا خوشحالم که کارهارو گروهی حل میکنی آرش جان.
موفق باشی.
میلاد نکوفر — ۱۳۹۳/۰۷/۰۹
امیدوارم موفق بشی آرش جان، حیف منم راهم دور هست، وگرنه پایه همچین فعالیت هایی هستم. منتظر نتایج و خبرهاش هستیم.
حسن — ۱۳۹۳/۰۷/۰۹
بعضی جا ها رو متوجه نمی شم ، ممنون میشم اگه کمی باز کنی:
1- اگه هر کی رو پروژه ی خودش کار می کنه اونوخت " مدیریت پروژه و کار تیمی" یعنی چه ؟
2- واژه ی "دوره" یه جورایی تو ذهن "دوره ی آموزشی" مبتنی بر استاد شاگردی رو تداعی می کنه؛ همچنان که مرتضی گفته پول گرفتن برای همچین دوره ای تحت چه عنوانی و به چه دلیلی صورت می گیره؟ ( وظایف خودت بعنوان برگزار کننده رو بیشتر توضیح بده )
مرسی
سامان آران — ۱۳۹۳/۰۷/۰۹
خیلی خوب هستش اما مدرسه ها مجال رو نمیدن :(
امیرحسین آل‌شیخ — ۱۳۹۳/۰۷/۰۹
مدت هاست که به دنبال مشابه این پروژه در بین معمار‌هام.
ضعف اصلی اینجاست که افرادی به این جدیت رو به سختی پیدا می‌کنم. به طوری که تا یکی نفر رو بعد از ماه‌ها پیدا می‌کنم بلافاصله به چند نفر توییت می‌کنم که یک آدم جدی پیدا کردم!
به هر صورت به شدت علاقه دارم تا تجربیاتت رو بخونم!‌ :)
هما علیزاده — ۱۳۹۳/۰۷/۰۹
خیلی جالب و خوب هست من آرزو دارم در همچین گروهی باشم به مدت یک ماه... ولی ساکن مشهدم :(
حسین کزازی — ۱۳۹۳/۰۷/۰۹
خیلی متن عالی بود
کاش توی تهران هم بشه چنین جمعی درست شه :)
مصطفی مرادیان — ۱۳۹۳/۰۷/۰۹
درود بر اندیشه پسندیده شما!
آیسا بهمنش — ۱۳۹۳/۰۷/۰۹
آرش عزیز
این ایده ها شبیه یه اتوپیااست که داره واقعیت پیدامیکنه دوست دارم اولین نفری باشم که تواین دوره هاشرکت میکنه هرچند من یه برنامه نویس حرفه ای نیسم, شاید توحد مبتدی ام نباشم ولی واقعا مشتاق این طرح, ایده, فرضیه یاهرچی که اسمشوبذارین, هستم. شاید سخت به نظربیاد ولی به نظرم زیادشکل اجرایی وعملیاتیش مهم نیس من باور دارم با یه گروه و یه لیدرخوب همه چی خوب پیش میره."•اگه بشه چی می‌شه که راهی پیدا کنیم که زمان آموزش برنامه‌نویسی و مهارت‌های مرتبطش خیلی کوتاه‌تر بشه." باخوندن این جمله واقعاچشام برق انداخت.به امید موفقیت بیشتر
:)
محمد سپهوند — ۱۳۹۳/۰۷/۱۰
خیلی دوست داشتم منم باشم ولی حیف که تبریز نیستم :(
لاله ملا — ۱۳۹۳/۰۷/۱۰
اگه بشه چی میشه اگه همه ی این چیزایی که میخوای یواش یواش به سیستم اموزش حقیقی مون (اموزش های رودررو در دانشگاه/مدرسه/پیش مدرسه) راه پیدا کنه.
(به نظرم) این رویاها، همون چیزایی هستن که دانشگاه های خوب دنیا و البته سازمان های خوب بهش رسیدن و همین ها باعث خوب بودنشون میشه.
امیدوارم موفق باشین/بشین و زودتر از تجربیاتتون بشنویم.
پ. با توجه به ددلاینی که گذاشتی برای این چالش، از این همه ارامشی که داری بسی لذت میبرم.
احمد جنگی — ۱۳۹۳/۰۷/۱۰
اگه این پروژه آنلاین بشه چی میشه؟
موقعی که پست اول رو خوندم خیلی خوشحال شدم که شما دغدغه همه رو به چالش کشیدید.تا اینجا که واقعا عالیه.
در مورد شش نفر فکر کنم افراد حرفه ای حتما باید حضور داشته باشند.
اما حضوری بودنش باعث میشه خیلی ها نتونن برسن. من الان دوران سربازی رو می گذرونم.واقعا برنامه ریزی برام سخته ولی اگه بشه تا حد همون پیشنهاد یه پروژه و یه راهنمائی کوچیک در مورد نقشه راه خیلی کمکم می کنه.
موفق باشی
حسین افتابی — ۱۳۹۳/۰۷/۱۲
سلام یه پیشنهاد هم من دارم ، اگه بشه همزمان جلساتتون رو بشه آنلاین دید چی میشه ، حالا اگه نشد میشه توی یه جایی مثل اپارات یه کانال درست کردو اونجا هم بقیه رو به فیض رسوند
مکائیل — ۱۳۹۳/۰۷/۱۲
یکی از بزرگترین مشکلات ما ، عدم هماهنگی و عدم درک درست از یک گروه و تیم هست که افراد واقعا باید توانایی کار تیمی رو داشته باشند ، این استارت شما اگر این مشکل رو حل کنه واقعا عالی پیش میره...
براتون آرزوی موفقیت دارم ، امیدوارم بتونم در سری بعدی شرکت کنم
نیما قابچی — ۱۳۹۳/۰۷/۱۴
به نظرم ایده بسیار بسیار خوبی هستش و بیزینس مدل خوبی از توش درمیاد اگه خوب پیش بره. چندتا نظر و ایده:
اول اینکه سعی کن بیزینس مدل (Business Model) خودت رو دربیاری و خوب روش فکر کنی از حالا. نمی گم کامل باشه، ولی در آینده خیلی به دردت خواهد خورد اگه از الان روش فکر کنی. خیلی چیزا رو هم از الان واست روشن می کنه و نقاط مدلت درمیاد که روچی باید بیشتر وقت بذاری. این از مهمترین چیزهایی هستش که بدردت می خوره و من تو متن‎هات ندیدم تا اینجا. ماجرای بیزینس‎پلن تقریبا تو دنیا ور افتاده و قدیمی شده و الان استارت‎آپ‎ها از این روش استفاده می کنن تو دنیا. کمکی هم برمیاد، خبر بده، من هستم اگه بلد باشم
واسه اینکار. (اگه تا بحال ندیدی و استفاده نکردی) می تونی از این لینک ها کمک بگیری و مدلش رو ببینی، یه مدل یک صفحه‎ای هستش که باید المان‎هاش رو پر کنی. اگه هم کتابی که اونجا گفته رو هم می خوای، یه ندا به من بده، من واست ایمیل کنم، دارمش.
http://www.businessmodelgeneration.com/canvas/bmc
دوم اینکه سال پیش تو لس‎آنجلس یه مرکز رفتیم به اسم Cross Campus که Collaborative Office Space هستش و توش شرکت‎ها کار می کنن. یکی از شرکت ها [تقریبا] ایده مشابه داشتش. یه نگاهی به سایتشون بندازی، بد نیست.
http://www.codewars.com
کاری که تو انجام می‎دی رو تقریبا انجام می‎دن. ممکنه از تجربه اونا بشه استفاده کرد.
خوشحال می‎شم کمکی برمیومد، خبر بدی. در زمینه توسعه کسب و کار، استراتژی، بیزینس مدل و مارکتینگ شاید چیزایی از دستم بربیاد.
موفق باشی
امین ضیا — ۱۳۹۳/۰۷/۱۴
شخصا به غیرممکن و نمیشه هیچ اعتقادی ندارم :)
عالیه و واقعا خوبه
احمد خلیل فر — ۱۳۹۳/۰۷/۱۴
موفق باشی آرش جان
منم با نظر حسین آفتابی موافقم، اگه بشه گزارش جلسات تو آپارات بذارید خیلی خوب میشه
حجت عباسی — ۱۳۹۳/۰۷/۱۵
"اگه بشه چی می‌شه که تو جمع حرفه‌ای برنامه‌نویس‌هایی باشیم که همکارهای زن خودشون رو نه «برنامه‌نویس زن» بلکه فقط «برنامه‌نویس» می‌دونند."
به نظرم این بیشتر مشکل آقایونه تا خانم ها!

کارت عالیه آرش جان اما به نظر من تا جلسات آنلاین برگزار نکنی نتیجه درستی نداره.
امیدوارم اگه آنلاین شد منم به جمع دوستان بپیوندم.
ان شاٰء الله موفق باشی.
حجت عباسی — ۱۳۹۳/۰۷/۱۵
آرش جان میشه کتابی رو که نیما قابچی عزیز دربارش گفتن رو بگیری و میل کنی؟
میلاد — ۱۳۹۳/۰۷/۱۵
با ارزوی موفقیت . به هیچ وجه یه سیستم درست درمون اموزشی نداریم امید وارم شما بتونید یه تکونی به این وضع بدین متاسفانه امکان حضور مداوم تو تبریز رو ندارم ولی شک نداشتم که شرکت کنم شاید یه تلنگری رو به جلو برام میشد ....
دلارام — ۱۳۹۳/۰۷/۱۵
سلام
فکر میکنم تکراری باشه بگم فکر و ایده جالبی دارین با این حال واقعا ارزشمنده
هنوزم برای دوره ای که گفتین ثبت نام میکنین یا فقط تا همین دوشنبه بود ؟
علی اکبر آهنگری — ۱۳۹۳/۰۷/۱۶
از پیشرفت خوب پروژه ت و گزارش ها و برنامه هات لذت می برم
ایکاش تبریز به ما نزدیک بود، امیدورم پروژه ت از آفلاین خیلی زود به آنلاین تبدیل بشه تا بتونم شرکت داشته باشم
آرش میستیک — ۱۳۹۳/۰۷/۱۸
واقعا فکر میکنی جوابی که پیدای کردی پاسخگوی این سوال مهم تر هم باشه؟! "بهترین راه، سریعترین راه، خلاقانه ترین راه و به صرفه ترین راه برای اینکه..... بشه چیه؟"
بازنگری کن... سال ۲۰۱۴ هستیم اونم آخراش.
وحید — ۱۳۹۳/۰۷/۲۲
راهم زیاد دور نیست و خیلی هم علاقه دارم به این برنامه ولی حیف که زمانش رو ندارم.
امیدوارم موفق باشیدو
عاطفه — ۱۳۹۳/۰۸/۰۶
اگه بشه چی می‌شه که تو جمع حرفه‌ای برنامه‌نویس‌هایی باشیم که همکارهای زن خودشون رو نه «برنامه‌نویس زن» بلکه فقط «برنامه‌نویس» می‌دونند.
این اگه بشه خیلی عالیه. اینکه جنسیت در کار بی اهمیت بشه ...
محمد صادق بابائی — ۱۳۹۳/۱۰/۲۵
خب من فکر میکنم که حالت ایده ال و ویژن می تونه ایده ی codementor باشه.

امسال در Slush 2014 در هلسینکی یکی از گروه های شرکت کننده که جزو ۲۰ تای اول بود و بعد هم به مرحله فینال رسید که ۴ تا استارت آپ اول باهم رقابت می کنن همین codementor بود. درسته که نیم میلیون یورو جایزه رو گروه دیگری برد ولی بهرحال اونطوری که خودشون میگفتن نیازی به این جایزه هم نداشتن و در هر صورت رشد خوبی داشتن تا حالا.

خوشبختانه ویدیوهای سه تا از استیج ها تا حالا آپ شده و توصیه میکنم این دو تا ویدیو رو ببینی

Slush 2014 - Pitching Top 20 Batch One | Black Stage #slush14
https://www.youtube.com/watch?v=pRseBea6ASE
دقیقه:‌ 01:05:19

Slush 2014 - Slush 100 Pitching Competition Finals | Silver Stage #slush14
https://www.youtube.com/watch?v=Gve94dF58Ak
دقیقه:‌ 00:13:05
حسن آتشگاهی — ۱۳۹۳/۱۲/۲۰
سلام حیف من خیلی دوست دارم برنامه نویسی یاد بگیرم یعنی یه جور عشقمه البته حالا که 30 سالمه اینو فهمیدم همه اون چیزایی که اینجا نوشتین انگار از قلب و ذهنه من گفتین و بازم حیف به خاطر اینکه من تهرانم و شما...
وحید الوندی — ۱۳۹۴/۱۲/۲۹
از اینکه با شما آشنا می شوم خوشحال شدم

نظری در این مورد دارید؟ خوشحال می‌شم اون رو برام ارسال کنید

من از ایمیل شما برای نمایش تصویر شما توسط سرویس gravatar استفاده خواهم کرد. من هم مثل شما از اسپم متنفرم.
برگشت به جلد وب سایت

آرش هستم، آرش میلانی، هـکر و نینجای خوشحال‌سازی و عاشق کوه و دشت و هرگونه ادونچر و عضوی از تیم هیجان انگیز نارمند.

‌در مورد توسعه وب، برنامه‌نویسی، بهبود روند انجام کارها، طراحی برای تجربه‌کاربری بهتر و هر اونچه که برای یک هـکر می‌تونه مهم باشه می‌نویسم.
به هر دلیلی می‌تونین به آدرس me[at]arashmilani.com ایمیل بفرستین. راستی می‌تونم به محض انتشار مطلبی جدید، از طریق ایمیل شما رو خبردار کنم.
کافی است ایمیلی با عنوان «نینجا من رو از نوشته‌هات خبر دار کن» یا شبیه اون برام بفرستین. به هر حال خودم قرار هست جوابش رو بدم نه یه برنامه کامپیوتری یا روبوت :)