چند تکنیک برای شکستن یخ شرکت‌کننده‌ها در همایش‌ها 1393/05/31

شکستن یخ افراد شرکت کننده در همایش‌ها و گردهمایی‌ها همیشه از مباحث مورد علاقه من بوده  و شاید یکی از نکات کلیدی‌ای باشه تا جو همایش برای یادگیری فعال آماده بشه. منظور از شکستن یخ افراد انجام بازی یا فعالیتی است که باعث می‌شه افراد شرکت‌کننده بیشتر با هم آشنا شوند، خجالت خود را در مواجهه با بسیاری از افرادی که تا به حال با هم آشنا نبودند کنار بگذارند و یا آماده کار تیمی اصلی شوند.

من سعی می‌کنم این متن رو با پیدا کردن تکنیک‌های جدید به مرور آپدیت کنم. اگر شما هم با تکنیکی آشنایی دارید خوشحال می‌شم اون‌ها رو با من به اشتراک بذارید.

شکستن یخ

یکی از دلایل شکست فعالیت‌های شکستن یخ این هست که فعالیتی اشتباه برای اون جمع انتخاب شده یا اینکه تسهیل‌گر فعالیت از عهده اون کار برنیامده. پس قبل از اینکه وارد بحث شکستن یخ بشیم اول باید دقیقن بدونیم که یخی که قصد شکستن اون رو داریم از چه جنسی است. مثلن اگر شما افرادی با تخصص یکسان رو دور هم جمع کردید احتمالن یخ این همایش این هست که اون افراد همدیگر رو نمی‌شناسند. اگر افرادی با فرهنگ‌ها و زبان‌ها  کاملن متفاوت کنار هم جمع کردید، احتمالن یخ اصلی شما پیش‌فرض افراد نسبت به اون فرهنگ‌ها و زبان‌هاست.

به هنگام شکستن یخ بهتر هست روی نکات مشترک افراد تاکید کنیم تا تضاد آن‌ها. حال بیایید با هم چندین تکنیک را بررسی کنیم:

۱) وزش بادی شدید

این روش بسیار مشابه کار هست که در بازی «استُب رقص» انجام می‌دادیم که همیشه تعداد صندلی‌ها از تعداد افراد شرکت کننده در بازی یکی کمتر بود. با شروع موسیقی بایستی افراد در اطراف صندلی‌ها حرکت می‌کردند و می‌رقصیدند و به ناگهان وقتی موسیقی قطع می‌شد همه باید صندلی ای پیدا می‌کردند رو آن می‌نشتند. چون تعداد صندلی‌ها یکی کمتر از تعداد شرکت کننده‌ها بود همیشه فردی بود که باید از دور مسابقه خارج می‌شد.
تکنیک وزش باد بسیار شبیه همین بازی هست. در اینجا در گردهمایی که مثلن ۱۰۰ تا ۱۵۰ نفر شرکت کرده‌اند به تعداد شرکت کننده‌ها منهای یک صندلی داریم که همه در ابتدا روی آن‌ها می‌نشینند. شما به عنوان تسهیل‌گر برنامه سرپا هستید  و با گفتن جمله‌ای مثل «بادی شدید برای طراحان وب می‌وزد» از همه طراحان وب می‌خواهید تا از جای خود بلند شده و در صندلی دیگری بنشینند. بدین ترتیب کل شرکت کننده‌ها اولن متوجه می‌شوند که خود شما طراح وب هستید و اینکه چقدر از جمعیت مثل شما طراح وب هستند. چون همانند بازی بالا کس دیگری سرپا خواهد ماند از او خواهیم خواست تا جمله وزش باد شدید رو در مورد تخصص یا ویژگی‌های خودش تکرار کنه تا افراد دارای ویژگی مشترک با او با انجام بازی مشخص شوند. مثلن ممکن هست اون فرد بگوید «بادی شدید برای اهالی تبریز وزیدن گرفت»
اینکار را می توان برای ۱۰ تا ۱۵ دقیقه تکرار کرد و علاوه بر شکستن یخ شرکت‌کننده‌ها در مورد تخصص و ویژگی‌های آنها نیز اطلاعات خوبی در اختیار سایر شرکت کننده‌‌ها قرار داد.

۲) آنچه که دیگران در مورد شما نمی‌دانند

از تک‌تک شرکت کننده‌ها بخواهید تا با بقیه در مورد واقعیتی از زندگی خودشون حرف بزنند که دیگران از اون بی‌خبر هستند. مهم نیست این مطلب کوچیک که دیگران در مورد اون کمتر اطلاع دارند چی هست، مهم این هست که این فعالیت این حس رو در تمام شرکت کننده‌‌ها ایجاد می‌کنه که بدون توجه به سطح علمی همه ما انسان‌هایی شبیه هم هستیم.

۳) درست یا نادرست

از شرکت‌کننده‌ها بخواهید تا بعد از معرفی خودشون، سه یا چهار جمله در مورد خودشون بگن که یکی از اون‌ها به عمد نادرست باشد. بعد از بقیه افراد  در مورد اینکه کدام جمله نادرست بوده رای گیری کنید.

۴) معرفی خود به نفری دیگر

در این روش از شرکت کننده‌ها می‌خواهیم تا در عرض یک دقیقه فردی ناآشنا را در بین جمعیت پیدا کنند و خود را به وی معرفی کنند و سعی کند با فرد جدید آشنا شود. برای گسترش این روش می‌توان از افراد خواست که بعد از یک دقیقه فردی که تازه با وی آشنا شدند رو برای سایر شرکت‌کننده‌ها توصیف کنند.

۵) حل مساله گروهی

برای این کار ابتدا بایستی افرادی که آشنایی کمتری باهم دارند در تیم‌های مختلف بگنجانید. یک روش بسیار سریع برای اینکار این است که فرض کنید می‌خواهیم در یک همایش ۱۰۰ نفره افراد را به ۱۰ تیم ۱۰ نفره تقسیم کنیم. از افراد می‌خواهیم که با همان ترتیبی که روی صندلی خود نشسته‌اند بلند بلند اعداد ۱ تا ۱۰ را صدا بزنند. یعنی نفر اول بلند صدا می‌زند «یــک»، بعد نفر بغلی او داد می‌زند «دو» و تا اینکه نوبت به نفر یازدهم می‌رسد. نفر یازدهم دوباره از عدد یک شروع به داد زدن می‌کند. بدین ترتیب در عرض چند دقیقه تمام افراد شماره‌ای از یک تا ده دارند. حال از افرادی که شماره یک هستند بخواهید که در قسمتی از سالن جمع شوند. سپس افرادی که شماره دو هستند را به قسمت دیگری از سالن راهنمایی کنید و الی آخر.
حال که در عرض چند دقیقه تیم‌ها آماده شدند از آنها بخواهید که روی مساله‌ای ساده که بی‌ربط هم به موضوع همایش نیست کار بکنند و بعد از چند دقیقه نتیجه حاصله را به بقیه تیم‌ها ارایه بدهند.
یادمون نره که مساله‌ای که به تیم‌ها ارایه می‌دیم هرچه ساده‌تر باشه همان‌قدر بهتر هست. هدف حل مساله نیست بلکه گرم شدن ذهن افراد برای کار تیمی است.

۶) تار عنکبوت انسانی

در این تکنیک کلاف کاموایی و سر نخ آن در دست تسهیل‌گر هست. او با انتخاب تصادفی فردی کلاف را به سمت وی پرت می‌کند. آن شرکت‌کننده پس از معرفی خود کلاف را به سمت شرکت‌کننده دیگری پرت می‌کند در حالی که قسمتی از نخ را نگه داشته. فرد جدید که کلاف را گرفته است بعد از معرفی خود توضیح می‌دهد که چه ارتباطی بین او و نفر قبلی وجود دارد و یا فکر می‌کند که وجود دارد. بعد از مدتی تار عنکبوت ایجاد شده از این کلاف نشان‌دهنده ارتباط‌های تخصصی و انسانی افراد داخل سالن هست.

امیدوارم بتونید از این تکنیک‌ها در دورهمی یا همایش آینده خودتون استفاده کنید و اگر تکنیک دیگری بلدید (که اطمینان دارم همینطور هست) خیلی خوشحال می‌شم من رو در جریان بذارید.

نظرات خوانندگان این نوشته

سعید رمضانی — ۱۳۹۳/۰۶/۱۷
تا حالا از اینا استفاده کردید؟ نتیجه چطور بود؟
کمی به نظر فضایی میان:دی
آرش میلانی — ۱۳۹۳/۰۶/۱۷
سعید عزیز، بله من از موازد چهار و پنج استفاده کردم و بازخورد خوبی گرفتم. سایر موارد رو هم تست خواهم کرد نتیجه رو با آپدیت کردن این پست می‌گم.
محمد نیکوکار — ۱۳۹۳/۰۶/۲۳
آرش عزیز،
با تشکر از به اشتراک گذاشتن این تجربه، من همیشه جلسه ی اول کلاس های درسم رو با این جمله شروع میکنم: "بیاید قبل از این که با نرم افزار آشنا بشیم، با هم آشنا بشیم!" بعد از بچه ها میخوام که هرکدوم یه مختصری از خودشون، دلیل شرکتشون تو دوره و... بگن! البته این روش برای یک جمع 100 نفری جواب نمیده! ولی به نظرم باید خیلی نامحسوس تر یخ شرکت کننده ها رو آب کرد، یعنی عملا در حین ارائه ی مطلب، نه بصورت یک بخش جداگانه!
میثم هوشمند — ۱۳۹۳/۱۰/۲۴
من اینطور شروع میکنم که:
:) :) :)
به نظرم شناختن مدرس کلاس؛ خصوصا اگر رزومه ی خوبی داشته باشه؛ به بچه ها کمک میکنه که با دلگرمی بیشتری توی کلاس حاضر بشن؛ و بعد شروع میکنم به معرفی خودم؛
بعد از بچه ها میخوام که پاشن و خودشون را به بقیه و نه به مدرس معرفی کنند؛
برای اینکه بچه های تقریبا بدون تجربه و مهارت را هم به معرفی بیشتر وادارم؛ میگم هرچی بلدید از فوتوشاپ و اکسل گرفته تا طراحی وب و .. برامون بگید؛

البته ؛ مطلب شما شکستن یخ در جمع بود؛
اما من توی کلاسهای 10 15 نفره این کار رو انجام میدم؛
شوکت محمدی — ۱۳۹۴/۰۶/۲۸
عالیه من تازه۵ جلسه است درمجتمع فرهنگی شهید غنیپوراز طرف شهرداری منطقه ۱۰ داریم آموزش میبینم. من هم میتونم در سرای محله خودم انجام بدم . ان شاالله نتیجه عالی بشه وبازده هی خوبی بدست بیاد
شیرین صابری — ۱۳۹۵/۰۲/۳۱
من از کاراموز ها میخوام هر سوالی که میخوان تا ۱۰ سوال ار کناریشون بپرسن و جوابارو بنویسن.بعد بلند شن و جوابارو برای بقیه بخونن.توی کلاس ۱۵ نفری

نظری در این مورد دارید؟ خوشحال می‌شم اون رو برام ارسال کنید

من از ایمیل شما برای نمایش تصویر شما توسط سرویس gravatar استفاده خواهم کرد. من هم مثل شما از اسپم متنفرم.
برگشت به جلد وب سایت

آرش هستم، آرش میلانی، هـکر و نینجای خوشحال‌سازی و عاشق کوه و دشت و هرگونه ادونچر و عضوی از تیم هیجان انگیز نارمند.

‌در مورد توسعه وب، برنامه‌نویسی، بهبود روند انجام کارها، طراحی برای تجربه‌کاربری بهتر و هر اونچه که برای یک هـکر می‌تونه مهم باشه می‌نویسم.
به هر دلیلی می‌تونین به آدرس me[at]arashmilani.com ایمیل بفرستین. راستی می‌تونم به محض انتشار مطلبی جدید، از طریق ایمیل شما رو خبردار کنم.
کافی است ایمیلی با عنوان «نینجا من رو از نوشته‌هات خبر دار کن» یا شبیه اون برام بفرستین. به هر حال خودم قرار هست جوابش رو بدم نه یه برنامه کامپیوتری یا روبوت :)